دلتنگی ها
دلتنگی ها

دلتنگی ها

پنجشنبه

پنجشنبه که میشودبی اختیار دلگیر میشوم

که چرابا انهمه گرمی اسیرخاک سرد شده ای

و من بی انصاف وار بر روی مزارت اب میریزم 

کجایی کدام دنیایی کسی نمیداند

 فقط نگرانم که به عمق خواب هایم شبی قدم نزاری و من اسیرشوم

 اسیر تنهایی خود

راستی دنیای منم کوچیک شده خدارا که دیدی سلامم رابرسان و بگو دلتنگشم دستم را بگیرد

میدانم خداهم میگوید باشد به وقتش 

بیقرار ان روزم

پنجشنبه که میشود دلگیرم مثل همه روزهایم

 به یادتم

ستاره سهیل

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد