دلتنگی ها
دلتنگی ها

دلتنگی ها

دفتر60 برگ

 ورق اول دفتر 60 برگی شده ام بدون نوشتن مشقی خطی یا خاطره ای 

کاش زودتر مرا از این همه خاری جدا کنند

ستاره سهیل

سیاوش قمیشی

خوابیدی بدون لالایی و قصه
بگیر آسوده بخواب بی درد و غصه
دیگه کابوس زمستون نمی بینی
توی خواب گلهای حسرت نمی چینی

دیگه خورشید چهرتو نمی سوزونه
جای سیلی یا یه باد روش نمی مونه
دیگه بیدار نمی شی با نگرونی
یا با تردید که بری یا که بمونی

رفتی و آدمکا رو جا گذاشتی
قانون جنگل رو زیر پا گذاشتی
اینجا قهرن سینه ها با مهربونی
تو تو جنگل نمی تونستی بمونی
دلتو بردی با خود به جای دیگه
اونجا که خدا برات لالایی میگه
میدونم میبینمت یه روز دوباره
توی دنیایی که آدمک نداره

دعا

خداوندا گناهان مراببخش

خداوندا37 سال است که من بنده توهستم

من شکرگذار بندگی تونبودم

ولی

توشکرگذارافریدن من بودی

زیرا که هیچگاه تنهایم نگذاشتی و من همیشه توراتنهاگذاشتم

خداوندا کمکم کن که به تونزدیک شوم

تولدم

باز چرخش زمین 

و گذر،سال و ماه و روز

یک سال گذشت و هنوز زنده ام 

نمیدانم بگویم تولدم مبارک یا زنده ماندنم...

ستاره سهیل